از زندگی

این بار که برایت می نویسم اطمینان یافته ام که تو پسر هستی و ندای درونی ام به من دروغ 

 

نگفته است. 

 

پس تو هم یکی دیگر از مردان این سرزمین خواهی بود یکی دیگر از مردان خدا!  

 

برایت از زندگی می گویم از آنچه پنج ماهی آن را آغاز کرده ای،رشد و نمو کرده ای تا متولد شوی 

 

در دنیایی پا بگذاری که در خود همه چیز دارد و تلخ و شیرینش به هم آمیخته است،حقیقت و  

 

مجازش چندان مشخص نیست،اما اگر استوار و راسخ باشی بی شک اهل سعادت و پیروزی 

 

خواهی بود و اگر سست و بی تفاوت باشی جز پشیمانی چیزی نصیبت نخواهد شد. 

 

فرزند! پیش ار تو بسیار انسانها آمده اند و زیسته اند و رفته اند، بیش از تو سختی کشیده اند و  

 

بیش از تو حرص و طمع برده اند، بسیار پادشاهان و رهبران بوده اند و برای دنیا جنایت ها کرده اند 

 

و حتی نام خود را به دروغ به نیکی برده اند اما هیچ یک نمانده اند،پس زندگی را چون  یک  

 

کشتی ببین که باید چند مدتی در آن سفر کنی و بعد در ساحل دیگری زندگی جاودان یابی. 

 

در دنیا همه کس را دوست داشته باش اما به کسی دل نبند "که آنچه نپاید دلبستگی را نشاید" 

 

آنگونه زندگی کن که فردا روزی گرفتار حسرت و پشیمانی نشوی زیرا در های توبه اگرچه همیشه 

 

باز است اما هیچ لکه سیاهی بی آنکه جایی از خود بگذاردپاک نمی شود.  

 

پس دلت را  همچون آیینه صاف و پاکیزه نگاه دار! و زندگانی بزرگان را سرمشق خود قرار ده!