روز دوم

دیشب سخت ترین شب زندگی من و آمنه بود، از طرفی شوک بستری شدن مبین 

 

همه رو بهت زده کرد و حرفی که دکتر بهم زد سرم رو تا آستانه انفجار  پیش برده بود 

 

(شب قبل دکتر بخش ویژه بهم گفت احتمال می ده قلب مبین بزرگ باشه و این باعث 

 

 مشکل تنفسیش شده) حالم انقدر بد بود که مریم باهام اومدو مامان اینا نذاشتن 

 

 شب تنها باشم. 

 

خداروشکر صبح که بیمارستان رفتم بهم گفتن دکتر قلب مبین رو اکو کرده و هیچ  

 

مشکلی نداشته اما تنفسش هنوز بهتر نشده بود. 

 

اونروز دکتر پارسا نژاد آمنه رو مرخص نکرد اما حال و روحیش کمی  بهتر شده بود 

 

طوری که نگذاشت شب کسی پیشش بمونه.

تولد زندگی من...

یکشنبه سی تیر هزار و سیصد و نود و دو حدود ساعت سه بعد ازظهر  « پسر بابا » به دنیا آمد. 

 

در حالیکه زیر دستگاه اکسیژن بود و مادرش هنوز به هوش نیامده بود. 

 

بابا از شنیدن صحبتهای دکتر NICU به شدت نگران شد و پسر بابا در این بخش بستری شد  

 

تا تنفس طبیعی خود را شروع کند؛ حتی تا ساعت شش که مادرش با چشمانی نگران و گریان 

 

به بخش زایمان منتقل شد و تا آخر شب  هنوز هیچ تغییری در وضعیتش مشاهده نشد اما  

 

بسیاری این امیدواری را می دادند که این وضعیت بزودی برطرف می شود و پسر بابا نفسهای 

 

بابا رو قطع نمی کند. 

 

دیشب شبی بسیار بد برای بابا و مامان سپری شد به امید آنکه فردا صدای دلنشین گریه های 

 

فرزند خود را بشنوند. صدایی که دیگر زندگی آنهاست. 

 

پسر بابا ، نفس بکش! 

 

خدایا نفس منو قطع نکن!  

 

pessare baba

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

 

* ۱۲ رمضان ۱۴۲۳ قمری و     July  21  2013

این دو روز...

 

دو روز دیگر به امید خدا هدیه خداوند نصیب ما خواهد شد. 

 

دو روز گرم ... 

 

این روزهای آخر خیلی کند می گذرد و انتظار طاقت فرساست. 

 

و تو متولد ... تیرماه خواهی بود. 

 

دوست دارم تمام خوشبختیهای دنیا را نثار تو کنم تو پاره ای از وجود من هستی... 

 

همیشه جایگاه مادرت را رفیع و بلند بگیر... همین

آخرین روزهای انتظار

آخرین روزهای انتظار در حالی سپری می شود که ماه رمضان هم آغاز شده و روزه داری 

 

سختی انتظار را دو چندان می کند. 

 

این روزها مادرت بسیار نگران توست و هر هفته چندین بار برای انکه از سلامت تو اطمینان 

 

حاصل کند به دکتر مراجعه می کند . وقتی که ساکن و بی حرکت می شوی به هم می ریزد 

 

و با هر حرکت تو هرچند برایش دردناک باشد خوشحال و مشعوف می شود. 

 

پدر هم دلواپس امروز و فردای توست اینکه سالم و سلامت به دنیا بیایی و مادرت نیز سلامت  

 

باشد اما بیش از هرچیز نگران آینده توست که تو مرد مسوولیت پذیر و متعهدی خواهی شد  

 

یا مثل بسیاری از جوانان و نوجوانان این دوره بی خیال و بی مسوولیت خواهی بود.  

 

اما من همه سعی ام را خواهم کرد که تو را آنگونه که شایسته توست تربیت کنم و تو فردی 

 

خنثی و بی اثر نباشی و به امید خدا انسان موفق با اراده و سعادتمندی شوی.

از انتخاب

سلام عزیز بابا  

 

(این روزا حسابی بزرگ شدی و داری مامانو اذیت می کنی، اما این طبیعت زندگی هست 

 

و تو هیچ تقصیری نداری اما امیدوارم همیشه قدردان این همه سختی های مادرت باشی) 

 

 

امروز می خوام برات از "انتخاب" بنویسم، راهی که همه ما انسانها در زندگی همیشه با اون 

 

روبرو هستیم، زیرا خدا خواسته ما موجودی مختار باشیم و خودمون انتخاب کنیم که چه باشیم 

 

و چه کنیم، شاید بعضی چیزها به انتخاب ما نباشه مثلا ما نمی تونیم پدرومادرمون رو انتخاب  

 

کنیم اما می تونیم "دوست" "رشته تحصیلی" "همسر" و خیلی چیزای دیگه رو انتخاب کنیم 

 

و اینو بدونیم که خودمون مسوول انتخابمون هستیم و حتی می تونیم با انتخابهایی درست  

 

شرایطی رو که از دسترس ما خارج بوده تغییر بدیم. 

 

اما مهم تر از این انتخابهایی که گفتم ما باید بین خوبی و بدی انتخاب کنیم و اینکه فقط به دنبال 

 

دنیای زودگذر هستیم یا دنیا رو برای آخرت می خوایم, ما باید انتخاب کنیم که می خوایم 

 

بنده خدا باشیم یا بنده شیطان و دوست داریم به بهشت بریم یا جهنم انتخاب نهایی ما خواهد 

 

بود...

 

رشد و پیشرفت

"برای انسانهای بزرگ هیچ بن بستی وجود ندارد,چون همواره به خود می گویند : 

 

یا راهی می یابیم یا راهی می سازیم" 

  

 

پسرکم پیشرفت در سایه چهار چیز حاصل می شود: 

 

۱- داشتن هدف و تمرکز

 

۲-پشتکار و پیگیری 

 

۳-دانش و تجربه و ابتکار

 

۴-صبر و توکل و اعتماد بنفس 

 

در هر زمینه ای اگر به دنبال رشد هستی همه این موارد را در نظر داشته باش و  

 

به آنها همچون ستونهای یک ساختمان بنگر که هیچکدام بدون دیگری سودی ندارد. 

 

(الان وقت نماز است بعد از نماز بقیه مطلب را برایت می نویسم) 

 

...اگر بخواهم هرکدام ازین موارد را توضیح دهم به کتابها نیاز است اما ایمان دارم 

 

اکنون تو خود انقدر دارای کمالات شده ای که هر یک را به بهترین شکل تفسیر کنی. 

 

پس در پایان فقط به یک نکته بسنده می کنم که در راه پیشرفت حرکت تدریجی را  

 

مدنظر قرار دهی و هرگز به دنبال این نباشی که خیلی زود به نتیجه برسی حتی اگر 

 

کوشش زیادی بر آن نهاده باشی،آنها که به اوج پیشرفت رسیده اند آهسته و پیوسته 

 

گام برداشته اند به شرط آنکه حرکت به سوی مقصد باشد.