زنده باد ایران

امروز این مطلب رو برات می نویسم در حالی که قلبا شاد و خوشنودم همین الان تیم ایران 

 

با گلی که در کره جنوبی به این تیم زد به جام جهانی برزیل رفت و همه مردم ایران رو شاد 

 

 کرد .  

 

جمعه قبل هم مردم با شرکت در انتخابات و رایی که دادند ثابت کردند که چقدر نسبت به  

 

سرنوشت کشورشون حساس هستند و مردمی نیستند که گوشه ای بنشینند تا دیگران  

 

سرنوشت اونها رو رقم بزنند. 

 

امروز واقعا حس کردم ایران هر چقدر هم که دچار مشکلات باشه و هرقدر بهش خیانت 

 

 شده باشه باز هم در قلب ما جا داره و برای ما در اوج قله ها ست و در دنیا چیزی عزیزتر 

 

 از اون وجود نداره؛ 

 

امیدوارم همه ما مردم ایران در همه دوران ها به فکر آبادانی و سربلندی کشورمون باشیم!

از آزادی و آزاد اندیشی

هفته دیگه در ایران انتخابات برگزار می شه امروز تو آنقدر بزرگ شدی که معنی     

 انتخابات رو بفهمی من تمایلی ندارم تفکر و گرایش ذهنی خودم رو به تو القا کنم 

   

 اما اطمینان دارم که بینش تو از بینش من بازتر خواهد بود همانطور که بینش من 

  

از پدر یا پدربزرگم باز تر بود اما امیدوارم در زندگی دچار سطحی نگری یا تعصب    

نشوی و یا دیگران از باورهای ذهنی تو در جهت منافع خود سو استفاده نکنند. 

  

این مساله بسیار مهم است که آزاده باشی و آزاد بیندیشی.  . 

 

تاریخ ما مملو از مصائب و  سختی ها بوده است همیشه حاکمان خودکامه سرنوشت 

 

کشور و مردم مارا فدای قدرت طلبی ها و شهوت پرستی های خود کردند،سلسله ها  

  

پس از سلسله ها و پادشاهان پس از پادشاهان به قدرت رسیدند و مردم را پایمال 

  

جاه طلبی ها و بی لیاقتی های خود می کردند؛گاهی مرد بالیاقتی به حکومت می رسید  

 

و مردم چند صباحی به ارامشی نسبی دست می یافتند اما این روزگار خوش دیری  

 

نمی پایید و حاکمی دیگر روزگاری سیاه بر مردم رقم می زد .    

از آن سو بیگانگان همواره چشم طمع به ثروتهای بی همتای این سرزمین داشتند و    

از زمان اسکندر تا اعراب،مغول ها و بعد استعمارگران اروپایی  از بی کفایتی  

 

حاکمان بهره برده و بر سرزمین و ناموس و ثروتهای ما دست یافتند و سالها و  

 

قرنها ما را به عقب راندند؛ اما در این قرنهای سیاه نوری بر این سرزمین تابید 

 

و مردم ایران از زمان مشروطه کمی بیدار شدند و تلاش کردند تا بر سرنوشت  

 

خود حاکم شوند اما باز هم نتوانستد به این هدف دست یابند. 

 

نام و عنوان حاکمان مستبد تغییر یافت و ظواهر دموکراسی برپا شد اما شیوه و 

 

روش آنها تغییری نکرد ، آنها باز هم بر کشتی جهل مردم سوار بودند و به نام  

 

روشنگری آن را به هر گوشه تاریکی کشاندند زیرا می دانستند زمانی که ملتی 

 

واقعا آگاه و بیدار شود تن به ظلم و ذلت نمی دهد و نمی توان با مسخ حقایق بر 

 

او چیره شد.    

 

فرزندم امیدوارم روزگاری که تو در آن زندگی می کنی روزگار آزادی، رشد 

 

سعادت و آرامش باشدو حکومتی بر ایران حاکم باشد که منافع ایران را فدای 

 

هیچ چیز دیگر نکند. آن چنان که در روزگار ما بسیاری از ثروتهای ما به  

 

تاراج بی تدبیری های حاکمان ظالم و فاسد و بی لیاقت رفت و ما هرگاه  

 

خواستیم حقی را بگوییم با چماق سرکوب روبرو شدیم.  

دو روز

 

« زمانه دو روز است: روزی با تو و به نفع توست و دیگر روز بر تو و علیه تو ؛ اگر با توباشد  

 

سرمست مشو و اگر بر تو باشد (دلگیر و دلتنگ مباش و) صبر کن .» 

 

هر زمان که در زندگی دچار غرور شدی به سرآغازت و هرگاه گرفتار طمع و آز شدی 

 

به سرانجامت که فنا و نیستی ست بیندیش. 

 

هرگاه دچار یاس شدی و به بن بست رسیدی بیندیش که خداوند همیشه راه گریزی برایت 

 

نهاده است تنها باید آن را پیدا کنی و از آن بگذری... 

 

هر گاه گناهی در نظرت کوچک آمد به بزرگی خدایی بنگر که درحضورش گناه می کنی. 

 

هرگاه بسیار تنها شدی بیشتر خدا را یاد کن زیرا بیشتر به او نزدیک شده ای.   

 

و هرگز به دنبال رضایت دیگران نباش اگر رضای خدا در آن نباشد زیرا مردم از تو چیزی را  

 

می طلبند که به میل خودشان باشد، مادامی که به میل آنها رفتار کنی تو را تحسین  

 

می کنند  و زمانی که ذره ای به میل آنها رفتار نکنی گویی که از ابتدا با تو دشمن بوده اند. 

 

اما خداست که همیشه از تو آنچه را می خواهد که به نفع توست.