روز چهارم

روز چهارم روز تولد امام حسن مجتبی (ع) بود و دیشب خیلی ها برای مبین دست به دعا 

 

داشتند و از خدا خواستند که فردا مبین در آغوش خانوادش باشه اما مشیت خدا بر هر چیزی 

 

اولویت داره و ما امروز از حرفهای دکتر ها فهمیدم که حداقل 7-8 روز باید صبر کنیم تا مبین رو 

 

توی خونه ببینیم. این صبر طاقت فرسا شاید برای ما یک امتحان باشه اما واقعا برای یک مادر 

 

سخته که نتونه بچه شو بغل کنه و بهش شیر بده... 

 

(پسرم مبین "صبر" خصلت بزرگی که که هر انسانی باید داشته باشه تا به چیزهایی که 

 

 می خواد و دوستشون داره برسه. )

 

خدا رو شکر دیروز کار بیمه مبین درست شد و هزینه های کمرشکن بستری او مثل مادرش 

 

 توسط بیمه ء بانک پرداخت می شه و من امروز تصمیم گرفتم که از فردا برم سر کار و  

 

مرخصیمو نیمه تموم رها کنم چون مبین که نیست و مامانشم پیش خانوادشه و ازش 

 

 مواظبت می کنن، شاید اینجوری تحمل این چند روز برام آسون تر بشه؛ اما چیزی که  

 

هست ما کاملا به فضل خدا امیدواریم و می دونیم مبین رو پیش ما بر می گردونه...